خشونت و انگیزه آن
چرا خشونت در جامعه ایران هر روز ابعاد بیشتری به خود می گیرد ؟
نزدیک به سه دهه از به روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی می گذرد وکارنامه خشونت این رژیم از همان ابتدا با آزار و اذیت و شکنجه و کشتن سیاه گشته است . در همین ماه های تابستان بازماندگان کشتارهای دهه 60 و نیز قتل عام گروهی زندانیان سیاسی 1367 برای به به خاطر سپردن و یاد عزیزانشان به مزار جمعی آنان که به گل زار خاوران شهرت یافته رفتند تا فراموش نکنند و به یاد آورند خشونت و جنایتی را که رژیم انجام داده و می دهد . در همین سالی که گذشت و می گذرد، رژیم علاوه بر سرکوب و بازداشت و زندانی کارگران ، زنان و دانشجویان، دامنه خشونت خود را به میادین و به ملاء عام کشاند و در رسانه هایش این اعدام ها را بر خورد با ارازل و اوباش نامید .
پرسش آن است همه این بگیرو به بندها و اعدام های به اصطلاح ارازل و اوباش چه تاثیری در رفتارهای اجتماعی و فردی می تواند داشته باشد؟
البته این باز می گردد به خشونت حکومتیان که در طول تاریخ استبدادی سرزمین آباء و اجدادیمان ایران انجام داده و می دهند .
و در پایان جستی می زنیم به انگیزه خشونت در میان فعالین اجتماعی و سیاسی ( گروه ها،سازمان ها،احزاب و شخصیت ها ) چه در حرف و چه در عمل به گونه ترور شخصیت، افترا، حذف و تسویه در ابعاد کلامی و فیزیکی اش که شما بهتر از هر کس در طول تاریخ معاصر شنیده و یا دیده اید، دامنه این درگیری های خشونت آمیز، گاه در میان برخی از افراد و گروه ها یی دیده می شود که حاضرند جانشان را برای آزادی و عدالت اجتماعی و هر آنچه که به حقوق اولیه انسان مربوط می شود ایثار کنند .
راستی خشونت چیست و انگیزه اش کدام است ؟
برای پاسخ به این پرسش گفتگوی ناصر یوسفی با مسعود افتخاری روانپزشك را در رادیو همبستگی بشنوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر